دیکشنری
داستان آبیدیک
بال جلو
english
1
general
::
forewing
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
باقی کار
باقیماندگی
باقیمانده
باقیمانده اموال (متوفی)
باقیمانده سموم
باگ
باگاری بردن
باگاز خفه کردن
باگذشت
باگرمی
باگستاخی
باگلوله برف زدن
بال
بال برد
بال بزرگ
بال جلو
بال دادن
بال زدن
بال ماهی
بال و پر
بالا
بالا آمدن
بالا آوردن
بالا بر
بالا بردن
بالا بردن قیمت
بالا برنده
بالا بودن قیمت
بالا پوش
بالا جستن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید